سلام،خوبيد،خسته نباشيدكارا
امروز خوب پيش رفت؟
امروز اومدم دو كلمه حرف حساب بزنم،
خوب بگذريم وقت طلاست خيلي عجيبه که ما آدما البته بعضيا با اختیار
و رضایت کامل حاضر به بهبود و اصلاح رفتارهای غیر منطقی خودمون
در حوزههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی نیستيم؛ مگر اینکه به
خود بیایم یا مجبور بشيم با رعایت قوانینی پر هزینه و کاملا کنترلکننده
به اون تن بديم
به طور مثال در حوزه رانندگی مجبوریم کمربند ایمنی را ببندیم، باید
با سرعت مجاز حرکت کنیم، هزینه کیسه هوا و ترمز ضد قفل را بپردازیم
نقص فنی اتومبیل خود را رفع کنیم تا هوا آلوده نشود. در حین رانندگی
حق مکالمه با تلفن همراه را نداریم بايد ماشينو بيمه ثالث کنیم و....
مثال دیگه در حوزه محافظت از چیزهایی است که دوست داریم
مثل خونه، اتومبیل شخصی و سلامتی که حتما فکر زیادی دربارش کردیم.
بنابراین به نظر میرسه چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم
به اختیار خود یا به الزامات قانونی، عمل کردن به موارد ذکر شده برای
ما نتایج خوبی به بار میآورد
.
تصور صحنه تصادفی که درش چندین اتومبیل له و لورده شدن،
میتونه بسیار وحشتناک باشه کشته و زخمیهای به جا مونده، عواقب ناشی
از حادثه برای بازماندگان و هزینههای فردی و اجتماعی مصدومین همگی
نشون ميده که ما در رانندگی بیدقتی به خرج دادهایم و عقلانی رفتار نکردهایم
اگر چه ممکنه هر فردی برای توجیه چنین رفتارهایی بهانهها
و توجیهات گوناگونی ردیف کنه. به نظر من مهمترین دلیلش اینه که وقوع
چنین حوادث تاسف باری برای اکثر ما خیلی آشکار و قابل لمس نیست.
یا دست کم این طور تصور میکنیم که برای شخص ما هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
مصداق معروف آن این ضربالمثله که مرگ حقه فقط برای همسایه
در مورد امور مالی هم رفتار مشابهی را از سمت غالب افراد شاهدیم
چرا اکثر ما با رضایت و اختیار حتی به توصیه افراد مجرب، موفق
و مورد اعتماد حاضر به پسانداز، سرمایهگذاری و تامین آتیه خودمون
و خانوادهمون نیستیم و برای محافظت از آینده پولیمان فکری نمیکنیم؟
در صورتی که حاضریم یا به عبارتی مجبوریم مسئولیت خود را در برابر
جان و مال افراد غریبه با بیمه شخص ثالث به عهده بگیریم
آیا نمیتوانیم یا واقعا نمیخواهیم تصور کنیم که مدیریت ضعیف امور مالی
و پیامدهای مخربش در سالهای آتی تا چه حد میتونه برای خود و
خانوادهمان مصیبت بار باشه. چه اتفاقی ممکن است برای عزیزانی که
دوستشان داریم بیفتد اگر از الان برای زمان پیری، بیماری، از کار افتادگی
، بیکاری، رکود اقتصادی و حتی یک حادثه ناگهانی یا طبیعی که منجر به فوت ما به
عنوان سرپرست و نانآور خانواده بشه فکری نکرده باشیم
.
ناراحتی نبود ما برایشون کافی نیست؟
آیا همسر ما باید نگران هزینههای مراسم بعد از ما باشه؟
آیا از عهده پرداخت اجاره محل سکونت خود برمیآین؟
اگرخانه شان در گرو وام بانکی باشد چطور؟
هزینه تحصیل بچه هاي کوچکمان؟
اگر مجبور شوند برای اینکه ترک تحصیل نکنن به موسسات خیریه مراجعه کنن
آیا اعتماد به نفسشان حفظ ميشه؟
مبادا برای تهیه نقدینگی لازم مجبور بشن وسایل ضروری و با ارزش زندگی خود را
بفروشند یا چوب حراج به تجارتی که از شما برایشون باقی مونده
!
به طور حتم در اون موقعه احساس ميكنيم کاش میشد دوباره به این دنیا بر
میگشتیم...
.
بیمه عمر و تشکیل سرمایه ما طرحی خردمندانه برای آرامش خیال خانواده
آینده نگر باشید